نوید صنعت نیوز: نتایج یک پژوهش علمی در مرکز بینالمللی امنیت و سیاست دفاعی بخش تحقیقات امنیت ملی RAND (NSRD) نشان می دهد که ، میان نظریهپردازان آمریکایی، شناخت مفهوم سنتی صلح و جنگ بهعنوان دو قطب مجزا و با خط و مرز مشخص، منسوخ شده است و آنچه امروزه جریان دارد، «رقابت استراتژیک» است که در حوزهای مابین این دو قطب رخ میدهد.
در خلاصه این گزارش آمده است که اکنون رقابت استراتژیک، یک بازی طولانی میان دو جناح است؛ یک جناح به دنبال استمرار بخشیدن به نظم بینالمللی تشکیلشده پس از جنگ جهانی دوم است (مشخصاً آمریکا) و در جناح مقابل، مصلحانی هستند که خواهان تغییر نظم مذکورند. در این رقابت استراتژیک، رقبا زمانی برتری مییابند که بتوانند از تمام عناصر قدرت ملی شامل قدرت دیپلماتیک، اطلاعاتی[۱]، نظامی و اقتصادی همراه با بهرهگیری از اخبار و رسانه استفاده کنند.
این گزارش بخشی از مجموعه گزارش های تحقیقاتی RAND Corporation است که با هدف شناخت مؤلفههای رقابت استراتژیک، مسائل و چالشهای آمریکا در این رقابتها و راهکارهای غلبه بر چالشها توسط اندیشکده رند انجام شده است تا پاسخی برای ارتقای آرایش رقابتی این کشور باشد. با توجه به اینکه آمریکا از محتوای این قبیل گزارشها در سیاستهای تقابلی خود با سایر کشورها استفاده میکند، آشنایی با سیاستهای آتی این کشور، از طریق مطالعه این پژوهش ها می تواند موثر باشد. این گزارش را وب سایت رصدخونه ترجمه و در اختیار محققان و رسانه ها قرار داده است.
مؤلفههای رقابت استراتژیک، مسائل و راهکارها
منطقه خاکستری[۲] به شرایط رقابتی گفته میشود که پایینتر از آستانه جنگ مسلحانه است؛ در واقع شرایطی که درگیریها به آستانه جنگ و مخاصمه نرسیده است. اقدامات و عملیات انجام شده در منطقه خاکستری، همان رقابت استراتژیک است. درواقع به فعالیت و اقدامات رقبا در منطقهی خاکستری، رقابت استراتژیک میگویند. اگرچه توصیف دقیق، اجماعی و بدون اختلاف در خصوص رقابت استراتژیک وجود ندارد؛ اما مهمترین مؤلفههای رقابت استراتژیک عبارتاند از:
سلسله وار و مداوم بودن مخاصمه و درگیری قدرتها؛
قرار گرفتن در آستانه و حدی که پایینتر از مخاصمه مسلحانه است (مهمترین مؤلفهی رقابت استراتژیک)؛
مبهم و غیر شفاف بودن؛ همین ویژگی است که رقابت استراتژیک را دشوار و پیچیده میکند؛
ابتنا بر تمامی مؤلفههای قدرت ملی (شامل قدرت دیپلماتیک، قدرت اطلاعاتی، قدرت نظامی و قدرت اقتصادی)؛
رقابت میتواند در قالب مجموعهای از بازیهای منسجم و بههمپیوسته طراحی شده باشد؛
هدف و منطق رقابت در رقابت استراتژیک، بازدارندگی، وادارسازی و ناچارسازی در طرف مقابل است.
ماهیت رقابت و ویژگیهای محیط رقابت استراتژیک چالشهای متعددی را برای وزارت دفاع و دولت ایالات متحده به دنبال داشته است که مهم ترین این چالشها عبارتاند از:
رقابت استراتژیک اساساً یک بازی طولانی بین قدرتهای خواهان تغییر نظم موجود و آنهایی است که میخواهند وضعیت موجود نظم بینالمللی را حفظ کنند. رقیب به دنبال برتری در یک حوزه خاص است.
رقابت استراتژیک مرز بین صلح و جنگ را غیرشفاف و مبهم میسازد؛ زیرا رقبا در عین همکاری با یکدیگر به رقابت با هم میپردازند. ازاینرو تشخیص حالت صلح و جنگ در این شرایط دشوار است. از سوی دیگر، مبهم شدن مرزهای میان صلح و جنگ میتواند تصمیمگیری در مورد چگونگی واکنش و پاسخ درقبال رقبا را دشوار سازد.
ابهام و عدم قطعیت دو عامل راهگشا و قدرتدهنده به رقبا جهت تجاوزگری و پیشدستی در منطقه خاکستری هستند. هنگامی که مشخص نیست چه اقدامی رخداده و چه کسی مسئول است، واکنش و پاسخدادن به آن نیز دشوار است.
در رقابت استراتژیک از تمام عناصر قدرت ملی از جمله قدرت دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی استفاده میشود. هنگام رقابت در منطقه خاکستری، دولتها اغلب از طریق اقدامات و فعالیتهایی که متفاوت از قدرت ملی کشور هدف است به واکنش و رقابت میپردازند؛ در واقع در رقابت استراتژیک در منطقه خاکستری رقبا نقطهضعفهای طرف مقابل را هدف قرار میدهند.
این گزارش چندین راهحل برای بهبود وضعیت رقابتی ایالات متحده در رقابت استراتژیک ارائه میدهد:
اطمینان حاصل شود که نهادهای ذیصلاح و سازوکارهای مقتضی توسط ایالات متحده جهت حفظ و کسب منفعت حداکثری در رقابت استراتژیک و رقابت مؤثر با دشمنان در منطقه خاکستری وجود دارد. رویکرد دولت یکپارچه[۳] جهت رقابت یا به عبارتی یکدستسازی حاکمیت دولتی جهت رقابت هماهنگ و پیشرفت بهسوی اهداف ایالات متحده میتواند برای آمریکا پیروزی را به دنبال داشته باشد.
لازم است طرز فکر و دیدگاه یکپارچه و واحد نسبت به فعالیتهای دشمن و نیز واکنشهای مقابلهای متحد در قبال رقیب، از پیش تعریف و اتخاذ گردد. همچنین از واکنشها و اقدامات چندپاره در قبال فعالیتهای دشمن اجتناب شود. در این راستا لازم است روابط با شرکا و متحدان را تقویت کرد و از قابلیتها و ظرفیتهای آنان بهره برد.
مقابله با حالات و شرایط دوپهلو؛ زمانی رقبا در منطقه خاکستری دست برتر مییابند که بتوانند کشف و پردهبرداری از نوع رفتار خود توسط طرف مقابل را دشوار و سخت کنند.
رقابت استراتژیک از لحاظ تاریخی با قراردادن ایالات متحده در موضع و موقعیت واکنشی، موجب شده است تا شرایط به نفع دولتهای خواهان تغییر نظم موجود تمام گردد؛ ازاینرو پیشنهاد میشود که ایالات متحده به جای اقدامات واکنشی، فعالانه اقدام نماید و تحمل و توانایی ریسکپذیری فرماندهان سیاسی و نظامی خود را افزایش دهد.
اتخاذ رویکرد چندجانبه جهت کنترلکردن رقبا از طریق به خطر انداختن تمامی مؤلفههای قدرت ملی آنها که شامل قدرت دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی میشود.
رقابت از طریق بهکارگیری حداکثری و تماموکمال توانایی جهت مقابله با ظرفیتهای دشمن و محدودکردن گزینههای واکنش او.
توانمندسازی نهادهای جامعه مدنی در کشورهای مشترکالمنافع و متحدان آمریکا، جهت مقابله با کمپینهای اطلاعرسانی و رسانهای دشمنان قبل از اینکه بتوانند اثر منفی و مخرب موردنظر خود را بر ذهن و افکار جامعه آمریکایی داشته باشند.
جمع بندی
منطقه خاکستری، موقعیتی را با مرزهای مبهم در طیفی از همکاری تا رقابت شامل میشود. فعالیت های منطقه خاکستری یک مزیت استراتژیک برای یک رقیب ایجاد می کند در حالی که محاسبات رقیب دیگر را جهت واکنش، پیچیده می کند. این بدین دلیل است که رقابت در منطقه خاکستری با افزایش فریب و ابهام همراه است. ارزیابی از موضوعات در حال جریان در این منطقه، دشوار است. رقبا زمانی مزیت به دست می آورند که بتوانند از تمام عناصر قدرت ملی (دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی) استفاده کنند؛ اما موفقیت به ویژه در گرو استفاده مؤثر از محیط اطلاعاتی است.
رویکرد دولت یکپارچه به فعالیتهای مشترکی اطلاق میشود که توسط وزارتخانههای مختلف، ادارات دولتی و سازمانهای دولتی به منظور ارائه راهحل مشترک برای مشکلات یا مسائل خاص انجام میشود. رویکرد و محتوای ابتکارات می تواند رسمی یا غیر رسمی باشد.